معنی کمره گره - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

(رَ / رِ)

جای کوره. جای کوره ها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)

(گُ)

دهی از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 520 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)

(کَ رَ کَ رَ)

دهی است از دهستان حومه بخش شاهین دژ شهرستان مراغه. کوهستانی و معتدل است و 90 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)

دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سردسیر است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)

پر از گره. یا گره گره کاری را کردن، نامنظم و اندک اندک آنرا انجام دادن

گردو غبار حاصل از باد و طوفان

نام مرتعی در لفور شهرستان سوادکوه

دره ای در منطقه ی هزار جریب بهشهر

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما